این واقعیت که کار گروهی هزاران برابر موفق تر از کار فردی است، واقعیتی غیر قابل انکار است. اما به همان اندازه که خوب و عالی است، صدها برابر هم سخت تر است.

تیم های موفق و کار تیمی اهداف استراتژیک شما را برآورده می سازند. کار تیمی موفق سبب افزایش توان انجام کار هر کدام از کارمندان شما می شود و به شما کمک می کند بهتر به مشتریان خود خدمات بدهید.

اگر شما یک تیم کاری دارید که اکنون فعال است، ابتدا باید مشخص کنید سازمان شما به چه فعالیتهای تیمی احتیاج دارد و از کدامیک از آنها می توانید پشتیبانی کنید. تیم ها به منابع و به خصوص زمان نیاز دارند. راندمان تیم شما زمانی در اوج است که:

یک گروه از کارمندان مختلف تشکیل شده که در آن بتوانند با یکدیگر مشارکت کنند.
تعداد تیم ها محدود باشد تا میزان مشارکت کارکنان را افزایش دهد.
تیم ها زمانی را برای شرکت در جلسات منظم قرار دهند.
شما احتیاج به اهداف دوره ای دارید، که باید برای هر تیم تعریف شود.
از هر جلسه خلاصه و نتایج یادداشت شده و اجرا شوند.
تیم ها با اضافه کردن کارمندان جدید جاودانه می شوند.
 

تشکیل یک تیم و انجام کار گروهی سخت است. اما شما به عنوان یک مدیر موفق باید بدانید، چطور دست به هدایت تیم خود بزنید تا بهترین نتیجه را بگیرید. در ادامه به مزیت ها و معایب کارگروهی خواهیم پرداخت. اما نکته ای که در اینجا مهم به نظر می رسد، این است که شما به عنوان مدیر موفق، در هر کسب و کاری که هستید، دست به تغییر بزنید. اگر پیش از این کارها را به صورت فردی تقسیم کرده بودید، از شما می خواهم با تغییر در نگاه و تغییر در استراتژی مدیریت خود، به یک کارگروهی برسید.

مزیت های کار گروهی
 

چند برابر کردن زمان شما

همان طور که در بالا هم اشاره کردم، وقتی شما افراد متعددی برای کار بر روی یک پروژه دارید، خودتان کار کم‌تری انجام داده و کار شما نیز سریع‌تر و مؤثرتر به پایان خواهد رسید.

ترکیب تفکر شما

این مطلب بدین معنی است که اگر شما ایده‌های خود را با ایده های دیگران ترکیب کنید، به طور قابل توجهی به آن‌ها قدرت داده‌اید. وقتی ایده‌ها با یکدیگر مخلوط شوند به قدرتی فراتر از آنچه هر کس به تنهایی قادر به تصورش است دست می‌یابند.
ترکیب افکار صحیح با هم مانند مخلوط کردن طلا و الماس به منظور دست یابی به جواهری افسانه ای است.

به هر شخص اجازه دهید بر روی نقاط قوت خود تمرکز کند.

اگر می‌خواهید که به تنهایی کار کنید، مجبور خواهید بود تمام کارها را خودتان انجام دهید.این مسئله حتی شامل کارهایی که از آن‌ها متنفر هستید یا به اندازه کافی در انجامشان خوب نیستید نیز می‌شود. به هر حال، اگر شما تیمی را تشکیل دهید که در آن هر فرد مهارت خاصی را بر روی میز بگذارد، هر فرد تنها بر روی نقاط قوت خود تمرکز کند، در نهایت کار خیلی قوی‌تر و کاراتر انجام خواهد شد.
 

دل گرمی و تشویق همه جا هست.

یک تیم هم چنین پشتیبانی عالی از لحاظ روحی است. بهتر است ارزش‌های مشترکی داشته باشید و همگی برای یک هدف تلاش کنید، یعنی تمام افراد گروه باید یکدیگر را دلگرمی داده تا هر کس بتواند بهترین کار ممکن را انجام دهد.

کار انفرادی دشوار است زیرا شما تنها فردی هستید که دنبال یک هدف مشخص است و زمانی که اوضاع و شرایط سخت و طاقت فرسا می‌شود شما تنها کسی هستید که باید در مقابل مشکلات ایستادگی کرده و به خود دلگرمی دهید.

در عوض، تیمی تشکیل دهید تا پیوسته شما را به چالش بکشند و برای انجام کارهای بزرگ تشویقتان کنند.

معایب کار گروهی

مهمترین و شاید تنها ایرادی که می توان به کار گروهی گرفت، هدایت و رهبری یک تیم است. این امر نیاز دارد شما به عنوان یک مدیر موفق، به طور مداوم تخصص خود را به روز رسانی کنید. به کارکنان خود هدف و انگیزه لازم برای ادامه ی کار دهید. می توانید از ترفندهای مدیریت کمک بگیرید. نه آنقدر زیاد که کارمندان را به صورت شرطی عادت دهید که وقتی دچار افت و سردی در انگیزه های کاری شان شدند؛ منتظر حضور و ظهور شما باشند. سعی کنید همیشه خط تعادل را نگه دارید.

مدیر موفق در کارگروهی چه عملکردی دارد؟

در کتاب 17 اصل کار تیمی ، تاکید دارد که در یک سازمان «اهمیت تشکیل تیم از تولید محصول کمتر نیست».
به نظر نویسنده  این کتاب " جان ماکسول " همین که الگوی رفتار خود را بر پایه انتظار خویش از رفتار اعضای تیم بنا نهادید، و ۱۷ صفت ضروری برای بازیگران تیمی را مبنای کار قرار دادید، تا به اعضای تیم خود کمک کنید که صرف نظر از میزان استعداد خود اعضای موثرتری باشند، کافی است.

۱. سازگار و انعطاف پذیرند.

۲. هم داستانند.

۳. تعهد پذیرند.

۴. ارتباط برقرار می کنند.

۵. لایق و با کفایت هستند.

۶. قابل اعتماد هستند.

۷. انضباط دارند.

۸. یاران، تیم را بالا می کشند.

۹. مشتاقند.

۱۰. قصد و هدفی دارند.

۱۱. احساس رسالت می کنند.

۱۲. آماده اند.

۱۳. با یاران تیم می جوشند.

۱۴. در پی ارتقای خویشند.

۱۵. از خود گذشته اند.

۱۶. مشکل گشایند.

۱۷. پیگیرند.

مدیر موفق، در یک کارگروهی، باید هدایت و رهبری را به دست بگیرد. قابل اعتماد باشد. وقتی حرف یا قولی می زند، باید به آن متعهد باشد. هدف و استراتژی های موفق یک مدیر موفق را بشناسد. همواره اطلاعات خود را به روز رسانی کند و به کارمندان خود، به چشم اعضای خانواده نگاه کند.

این مقاله برگرفته از کتاب 17 اصل کار تیمی  نوشته جان ماکسول می‌باشد.